خواب دیدم وسط کوچه شب چاقوها وسط ساعت بی خوابی مان پخش شدند عطرها حس پراکندگی غم بودند زهر ها معجزه کردند و شفا بخش شدند سطرها مورچه هایی که به دیوار اتاق رژه رفتند و کسی شعر تر آغاز نکرد روی دوش همه شان جمجمه ی خونین بدنی بود که از عشق لبی باز نکرد بعد از ساختمان های خراب و متروک نعره ی جن زدگی سم به زمین می کوباند مرگ مانند هیولای توهم زده ای خشمگین
زمان و شبکه پخش برادر
از 18 خرداد و با آغاز ماه رمضان در شبکه 2 سیما.
بازیگران سریال برادر
حسین یاری ، حسن پورشیرازی، پوریا پورسرخ، گلاره عباسی، سهیلا رضوی، سوگل طهماسبی، محمدرسول صفری و...
خلاصه داستان برادر
حاج کاظم پهلوان مردی خیر و از تجار سرشناس برنج ایران است که با تأکید بر حمایت از تولید ملی؛ فقط در زمینه تجارت برنج ایرانی فعالیت میکند. او به همراه پسرش مسعود و دخترش مریم که یک روزنامه نگار پرجنب و جوش است، بر ضد واردات قاچاق برنج های تاریخ گذشته و مسموم به ایران مبارزه میکند که این امر باعث دشمنی دلالان و قاچاقچیان آن تجارت با وی شده است. آن ها با اغفال ناصر پسر دیگر او وارد تجارت سالم حاج کاظم شده و همین امر باعث ایجاد داستان های بسیاری میشود. نهایتا با رسوا شدن قاچاقچیان و بازگشت ناصر نزد پدرش؛ داستان به پیروزی حاج کاظم و دیگر تجار سالم بازار برنج بر جریان قاچاق و دلالی برنج های مسموم در ایران ختم میشود.
داشت فقط دم به زمین می کوباند مات بودند تصاویر و به هم ریختگی ... مرده ها در وسط قبر برانگیختگی... نعش ها ول شده در شهر جزام الوده... شاخه ی سرخ درختان پر از آویختگی.... کرم از نرمی پستان زنی خون آلود کودکان عقب افتاده ترشح می کرد از سر آلت تاول زده ی تنهایی... دایما روح زنازاده ترشح می کرد